نامه مهم رهبر انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی
خزانه اسرار | شنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۳۳ ب.ظ
نامه مهم رهبر انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی
آیا تاکنون پیام اسلام را از منبعی جز رسانه ها دریافت کرده اید؟
اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند.
چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیر آگاه شود؟
شناخت مستقیم و بیواسطه از اسلام به دست آورید.
برای مشاهده متن اصلی پیام و ترجمه روان فارسی به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
Message of ayatollah Seyyed Ali Khamenei, Leader of The Islamic Republic of Iran
In the name of God, the Beneficent the Merciful
To the Youth in Europe and North America,
The recent events in
France and similar ones in some other Western countries have convinced
me to directly talk to you about them. I am addressing you, [the youth],
not because I overlook your parents, rather it is because the future of
your nations and countries will be in your hands; and also I find that
the sense of quest for truth is more vigorous and attentive in your
hearts.
I don’t address your
politicians and statesmen either in this writing because I believe that
they have consciously separated the route of politics from the path of
righteousness and truth.
I would like to talk
to you about Islam, particularly the image that is presented to you as
Islam. Many attempts have been made over the past two decades, almost
since the disintegration of the Soviet Union, to place this great
religion in the seat of a horrifying enemy. The provocation of a feeling
of horror and hatred and its utilization has unfortunately a long
record in the political history of the West.
Here, I don’t want
to deal with the different phobias with which the Western nations have
thus far been indoctrinated. A cursory review of recent critical studies
of history would bring home to you the fact that the Western
governments’ insincere and hypocritical treatment of other nations and
cultures has been censured in new historiographies.
The histories of the
United States and Europe are ashamed of slavery, embarrassed by the
colonial period and chagrined at the oppression of people of color and
non-Christians. Your researchers and historians are deeply ashamed of
the bloodsheds wrought in the name of religion between the Catholics and
Protestants or in the name of nationality and ethnicity during the
First and Second World Wars. This approach is admirable.
By mentioning a
fraction of this long list, I don’t want to reproach history; rather I
would like you to ask your intellectuals as to why the public conscience
in the West awakens and comes to its senses after a delay of several
decades or centuries. Why should the revision of collective conscience
apply to the distant past and not to the current problems? Why is it
that attempts are made to prevent public awareness regarding an
important issue such as the treatment of Islamic culture and thought?
You know well that
humiliation and spreading hatred and illusionary fear of the "other”
have been the common base of all those oppressive profiteers. Now, I
would like you to ask yourself why the old policy of spreading "phobia”
and hatred has targeted Islam and Muslims with an unprecedented
intensity. Why does the power structure in the world want Islamic
thought to be marginalized and remain latent? What concepts and values
in Islam disturb the programs of the super powers and what interests are
safeguarded in the shadow of distorting the image of Islam? Hence, my
first request is: Study and research the incentives behind this
widespread tarnishing of the image of Islam.
My second request is
that in reaction to the flood of prejudgments and disinformation
campaigns, try to gain a direct and firsthand knowledge of this
religion. The right logic requires that you understand the nature and
essence of what they are frightening you about and want you to keep away
from.
I don’t insist that
you accept my reading or any other reading of Islam. What I want to say
is: Don’t allow this dynamic and effective reality in today’s world to
be introduced to you through resentments and prejudices. Don’t allow
them to hypocritically introduce their own recruited terrorists as
representatives of Islam.
Receive knowledge of
Islam from its primary and original sources. Gain information about
Islam through the Qur’an and the life of its great Prophet. I would like
to ask you whether you have directly read the Qur’an of the Muslims.
Have you studied the teachings of the Prophet of Islam and his humane,
ethical doctrines? Have you ever received the message of Islam from any
sources other than the media?
Have you ever asked
yourself how and on the basis of which values has Islam established the
greatest scientific and intellectual civilization of the world and
raised the most distinguished scientists and intellectuals throughout
several centuries?
I would like you not
to allow the derogatory and offensive image-buildings to create an
emotional gulf between you and the reality, taking away the possibility
of an impartial judgment from you. Today, the communication media have
removed the geographical borders. Hence, don’t allow them to besiege you
within fabricated and mental borders.
Although no one can
individually fill the created gaps, each one of you can construct a
bridge of thought and fairness over the gaps to illuminate yourself and
your surrounding environment. While this preplanned challenge between
Islam and you, the youth, is undesirable, it can raise new questions in
your curious and inquiring minds. Attempts to find answers to these
questions will provide you with an appropriate opportunity to discover
new truths.
Therefore, don’t
miss the opportunity to gain proper, correct and unbiased understanding
of Islam so that hopefully, due to your sense of responsibility toward
the truth, future generations would write the history of this current
interaction between Islam and the West with a clearer conscience and
lesser resentment.
Seyyed Ali Khamenei
21st Jan. 2015
بسم الله الرّحمن الرّحیم
به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی
حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که دربارهی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار می دهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده میانگارم، بلکه به این سبب که آیندهی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما می بینم و نیز حسّ حقیقتجویی را در قلبهای شما زندهتر و هوشیارتر مییابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمی کنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کردهاند.
سخن
من با شما دربارهی اسلام است و بهطور خاص، دربارهی تصویر و چهرهای که
از اسلام به شما ارائه می گردد. از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریباً
پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این
دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و
بهرهگیری از آن، متأسّفانه سابقهای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من
در اینجا نمیخواهم به «هراسهای» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء
شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر
پیرامون تاریخ، میبینید که در تاریخ نگاریهای جدید، رفتارهای غیر صادقانه
و مزوّرانهی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است.
تاریخ اروپا و امریکا از بردهداری شرمسار است، از دورهی استعمار
سرافکنده است، از ستم بر رنگینپوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و
مورّخین شما از خونریزیهایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا
به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً
ابراز سرافکندگی میکنند.
این بهخودیخود جای تحسین دارد و هدف
من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از
شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با
تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشتههای دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوهی برخورد با فرهنگ و اندیشهی اسلامی، از شکلگیری آگاهی عمومی جلوگیری می شود؟
شما بخوبی می دانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینهی مشترک تمام آن سودجوییهای ستمگرانه بوده است. اکنون من
می خواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراسافکنی و نفرتپراکنی،
اینبار با شدّتی بیسابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار
قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟
مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامهی قدرتهای بزرگ است و چه
منافعی در سایهی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین می گردد؟ پس خواستهی اوّل
من این است که دربارهی انگیزههای این سیاهنمایی گسترده علیه اسلام پرسش
و کاوش کنید.
خواستهی دوم من این است که در واکنش به
سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از
این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را
از آن می گریزانند و می ترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمی
کنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه
ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده
به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود
را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع
اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر
بزرگ آن (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم
آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کردهاید؟ آیا تعالیم
پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) و آموزههای انسانی و اخلاقی او
را مطالعه کردهاید؟ آیا تاکنون به جز رسانهها، پیام اسلام را از منبع
دیگری دریافت کردهاید؟ آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام، چگونه و
بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان
را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟
من از شما میخواهم اجازه
ندهید با چهرهپردازیهای موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و
احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بی طرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر
چه هیچکس بهصورت فردی نمی تواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک
از شما می تواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و
انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین
اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا می تواند پرسشهای جدیدی را در
ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسشها،
فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقتهای نو پیش روی شما قرار می دهد. بنابراین،
این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیش داوری از اسلام از دست ندهید تا
شاید به یمن مسئولیّتپذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ
تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسودهتر به نگارش
درآورند.
سیّدعلی خامنهای
۱۳۹۳/۱۱/۱
- ۹۳/۱۱/۰۴